حال من چون جنگل پیر بلوط
در میان آتش و مرگ و سقوط

دست و پایم بسته و چشمم به دود
آه از آن بادی که آتش را فزود

من بفکر ریشه و خاکم هنوز
در میان آتش و ظهر تموز

آرزوی شاخ و برگ تازه، رفت
سینه از داغ نهانی تفت و تفت!

م. کرمی 
شیراز 
۱۲ آذر ۹۹