شعر تازه
حال من چون جنگل پیر بلوط
در میان آتش و مرگ و سقوط
دست و پایم بسته و چشمم به دود
آه از آن بادی که آتش را فزود
من بفکر ریشه و خاکم هنوز
در میان آتش و ظهر تموز
آرزوی شاخ و برگ تازه، رفت
سینه از داغ نهانی تفت و تفت!
م. کرمی
شیراز
۱۲ آذر ۹۹
+ نوشته شده در چهارشنبه دوازدهم آذر ۱۳۹۹ ساعت 10:50 توسط مرتضی کرمی
|